سازمان تجارت جهانی(اهداف)

به نام خدا

 اندیشه تشکیل کنفرانس پیرامون تجارت بین الملل در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل مطرح شد. هدف اولیه این بود که نهاد ثالثی ایجاد شود تا همکاری اقتصادی سال را هدایت کند و به موسسات برتن وودز (بانک جهانی و صندوق بین المللی پول) ملحق شود هرچند در ابتدا طرح کامل سازمان تجارت بین المللی (ITO) به عنوان یک کارگزار تخصصی سازمان ملل متحد با استقبال مواجه شد اما کشورهای در حال توسعه با آن مخالفت کردند در نتیجه این بحث و تبادل نظرها تعداد زیادی پیشنهاد به منشور اضافه شد یکی از بخش های منشور تجارت جهانی یک قرارداد 34 ماده ای بود که در 30 اکتبر 1947 بین 23 کشور که به طور عمده صنعتی بودند امضا شد این قرارداد همان موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) می باشد.

دلائل و عوامل شکل‌دهنده­ی

1.      یکی تئوری مزیت‌های نسبی که در اقتصاد مطرح است؛ به این معنی که کشورهایی که دارای تولیدات مختلف هستند اگر هر محصولی را که در آن تخصص دارند تولید کنند و اجازه بدهند آزادانه میان کشورها مبادله شود و تبادل تجاری صورت بگیرد به نفع هر دو کشور و یا چند کشور طرف قرارداد خواهد بود.

2.      بحث دوم مربوط به ویرانی‌های پس از جنگ دوم جهانی بود که کشورهای درگیر در جنگ به این فکر افتادند با افزایش سطح تجارت بین یکدیگر بتوانند رفاه نسبی را در این کشورها بالا ببرند.

موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) از سال 1948 تا 1994 قواعدی را برای بخش زیادی از تجارت جهانی وضع کرد.در این دوره رشد بازرگانی بین المللی از نرخ بالایی برخوردار بود و هرچند این موافقت نامه در طول 47 سال فعالیت خود یک موافقت نامه موقتی بود اما اهداف مهمی را در دستور کار خود قرار داده بود .

1-      ایجاد نظام تجاری آزاد و باز : نظام تجاری آزاد و باز که یکی از اساس های مکتب کلاسیک لیبرالیسم است مدل تجاری است که در آن کالا ها و خدمات بدون محدودیت های دولتی بین و یا درون کشورها انتقال می یابد و این محدودیت ها شامل تعرفه و گمرک است.

خالی از لطف نیست که تفاوت تجارت آزاد با دیگر روشهای تجاری را ذکر کنیم ، در تجارت آزاد تخصیص کالا در میان کشورهای تجاری بر اساس قیمت های مصنوع صورت می گیرد که ممکن است بازتاب واقعی عرضه و تقاضا باشد که توضیح بیشتر در این مورد خلط مبحث با مباحث اقتصاد خواهد شد و از بحث حقوقی دور می شویم ، تنها ویژگی های تجارت آزاد رو ذکر می کنیم.

1-      تجارت کالا بدون تعرفه و گمرک و یا دیگر موانع تجاری

2-     دسترسی آزاد به بازارها

3-   عدم وجود سیاست های منحرف کننده تجارت که به سود برخی از افراد و شرکت ها باشد

4-   دسترسی آزاد به اطلاعات بازار

5-   جنبش آزاد کارگری در بین و داخل کشورها

6-    حرکت آزاد سرمایه در بین و خلال کشورها

که کشورهایی که عضو هستند محدودیت های خاصی را اعمال می کنند و تمامی تعرفه ها و موانع تجاری را برطرف نکرده اند.

2-     ارتقا سطح زندگی برای کشورهای عضو :

با توجه به اینکه از پایان جنگ جهانی دوم زمان زیادی نمی گذشت کشورها دور جدیدی از رکود اقتصادی را تجربه می کردند بنابر این نیازمند سیاست گذاری هایی بودند تا کشورها دوباره شکوفایی اقتصادی را تجربه کنند و در نتیجه سطح زندگی ارتقا یابد .

3-   فراهم اوردن امکانات اشتغال کامل :

بالا بودن نرخ اشتغال در هر کشور نشان دهنده رشد اقتصادی آن کشور است در نتیجه گردش ثروت در جامعه ، بنابر این این هدف در سیاست گذاری های سازمان جای گرفت

4-   افزایش درآمدهای واقعی و تقاضا

5-   بهره برداری موثرتر از منابع جهانی و گسترش تولید و تجارت بین المللی که در متن رسمی موافقت نامه هم تصریح شده است.

گات در واقع یک چارچوب بین‌المللی است که هدف اساسی آن برداشتن موانع از سر راه مبادلات آزاد اقتصادی در زمینه­ی کالاها و خدمات و سایر زمینه‌ها می‌باشد. به‌طورکلی هدف گات آزادسازی تجارت بین کشورهای عضو است. به­عبارت دیگر گات دنیای مطلوبی است که سعی می­شود در آن مرز سیاسی به مرز اقتصادی تبدیل نشود.

پس در مورد گات می­توان به این نتیجه رسید که در وهله­ی نخست گات چارچوبی است بین­المللی برای رفع موانعی که بر سر راه توسعه­ی تجارت آزاد کشورهای جهانی وجود دارد و نکته­ی دوم این­که هدف گات این است که از دیدگاه سیاسی، کشورها از طریق گسترش روابط اقتصادی بیشتر به­هم نزدیک شده تا از این راه احتمال وقوع جنگ کاهش یابد؛ ارتباطات فرهنگی گسترش یابد و در هر حال از دیدگاه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها بیشتر به­هم نزدیک شوند تا تضادها و برخوردها محدود گردد.

در دوران فعالیت گات مذاکرات آزادسازی تجارت همچنان تداوم یافت ، حجم تجارت جهانی رو به افزایش رفت به طوری که حجم معاملات تجاری در سال 1948 از 20% به نرخ 95% اکنون رسیده است ،

تعرفه های گمرکی سیر نزولی پیدا کرد و تلاش برای ادامه مذاکرات بین المللی جهت آزاد سازی تجارت جهانی و تسهیل دسترسی به بازار کالا و خدمات ادامه یافت.

در سپتامبر 1986 دور مذاکرات اروگوئه با هدف آزاد سازی تجارت جهانی شروع به کار کرد ، در سال 1993 در همین کنفرانس یک موافقت نامه 550 صفحه ای توسط 117 کشور به تصویب رسید که بزرگترین قرارداد تجاری در آن زمان محسوب می شد که به ترتیب سازمان تجارت جهانی WTO  بوجود آمد در حقیقت این سازمان جانشین گات شد و همان اهداف را با کمی تغییر دنبال کرد.

اهدافی که سازمان تجارت بین الملل برای خود تعریف کرده است :

1-      ارتقا سطح زندگی

2-     تامین اشتغال کامل در کشورهای عضو

3-   توسعه تولید و تجارت و بهرهوری بهینه از منابع تجارت جهانی

4-   دسترسی به توسعه پایدار با بهره برداری بهینه از منابع

5-   حفظ محیط زیست

6-    افزایش سهم کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته از رشد تجارت بین الملل

علاوه بر اینها گسترش تولید تجارت خدمات علاوه بر گسترش تولید و تجارت کالا ها در دستور کار سازمان قرار گرفته است و همچنین استفاده از منابع جهانی هم به حمایت از محیط زیست و رشد پایدار مشروط شده است.

در همین راستا WTO  به مدیریت و تسهیل عملیات اجرایی و توسعه اهداف موافقت نامه سازمان تجارت جهانی و تهیه چارچوب لازم  برای اجرای مدیریت موافقت نامه های تجاری چند جانبه می پردازد. همچنین نقش فراهم کردن امکانات گردهمایی اعضا برای مذاکره و مشورت در زمینه روابط چند جانبه تجاری و اجرا و تدوین مقررات مربوط به روشهای حل اختلاف میان اعضا را بر عهده دارد. علاوه بر این این سازمان موظف است نظام بررسی و تجدید نظر در سیاست های تجاری را بر قرار ساخته و با سازمانها و تشکیلات اقتصادی بین المللی همچون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی همکاری داشته باشد

کشورهایی که به عضویت سازمان جهانی تجارت در می ایند می بایست تمامی دعاوی مربوط به تجارت و حقوق مالکیت معنوی خود را در قالب این سازمان حل و فصل کند و از مقررات آن بویژه در اعمال موانع تجاری غیر تعرفه ای سرپیچی ننمایند ، موانع غیر تعرفه ای دسترسی برخی کشورها به بازارهای یکدیگر را محدود و تجارت چند جانبه را تهدید می کند و در قالب مقررات جدید جهانی تجارت با حذف موانع غیر تعرفه ای و یارانه محصولات کشاورزی برخی از کشورها از منافع ویژه ای برخوردار می شوند .

 سازمان تجارت جهانی برای رسیدن به اهداف خود علاوه بر قانونگذاری اصولی را برای خود تعریف کرده است :

1-      اصل عدم تبعیض و اصل دولت کامله الوداد : طبق این اصل اگر کشوری امتیاز بازرگانی یا تعرفه ای را در مورد یکی از کشورهای عضو اعمال نماید این امتیاز یا تعرفه می بایست در مورد تمام شرکای تجاری عضو عضو سازمان تجارت جهانی تعمیم می یابد البته این اصل یک استثنا نیز دارد که به همگرایی های اقتصادی مانند اتحادیه گمرکی بین چند کشور مربوط می شود این استثنا بدین معناست که سازمان تجارت جهانی سایر پیمانهای تجاری (مانند : اتحادیه اروپا یا نفتا) را نیز به رسمیت می شناسد.

2-     اصل آزاد سازی تجارت : استفاده از محدودیت های غیر تعرفه ای در تجارت همچون سهمیه بندی و صدور پروانه واردات ممنوع است و کشورها تنها با استفاده از وضع تعرفه های گمرکی مجازند از صنایع داخلی حمایت کنند.

3-   اصل کاهش تعرفه های گمرکی : طبق این اصل کشورها متعهد می گردند پس از حذف موانع غیر تعرفه ای ، تعرفه های گمرکی خود را تثبیت کند و به تدریج آنها را کاهش دهند. این اصل در طول 50 سال عمر گات و سازمان تجارت جهانی به نتایج مطلوبی رسیده و سطح تعرفه های گمرکی به تدریج کاهش یافته. البته این اصل نیز در مورد محصولات کشاورزی در کشورهایی که با مشکلات پرداخت مواجه اند استثنا قائل شده است.

4-   اصل شفافیت بخشیدن به مقررات تجاری

5-   اصل تجارت عادلانه یا منصفانه : هر گونه عمل کشورهای عضو که جنبه دامپینگ (فروش زیر قیمت تمام شده) داشته باشد ممنوع است.

6-    اصل حفظ رفتار ویژه با کشورهایی که کمترین درجه توسعه یافتگی را دارند : این اصل برای همیاری با کشورهای در حال توسعه در تحمیل تغییرات کمتر و انجام اصلاحات در مدتی طولانی تر و به صورت یک طرفه مطرح شده است.

7-   اعطای هرگونه وام و تخفیف مالیاتی به منظور تشویق عدم واردات کالای غیر قانونی است.

8-   انجام مشورت در مورد سیاست های بازرگانی با دیگر اعضا و حل و فصل اختلافات ناشی از روابط تجری از طریق مذاکره.

سازمان تجارت جهانی برای دستیابی به موافقت نامه های مورد تایید اعضا و نیز نظارت بر حسن انجام آنها از وجود ارکان مختلف تصمیم گیری ، نظارتی ، اجرایی و حقوقی بهره میبرد.

این سازمان در روند رسیدن به اهداف خود وظایفی را نیز برای خود در نظر گرفته است که شامل :

1-      مدیریت و تسهیل عملیات اجرایی و توسعه اهداف سازمان جهانی تجارت. این سازمان چارچوب لازم برای اجرا و مدیریت موافقت نامه های چندجانبه را فراهم میسازد.

2-     فراهم نمودن امکانات گردهمایی اعضا برای مذاکره و شور درباره روابط چندجانبه تجاری.

3-   اجرای تفاهمات و مقررات مربوط به حل اختلاف.

4-   اجرای ساز و کار بررسی سیاست های تجاری.

5-   همکاری با صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و سازمانهای وابسته به آنها در موارد مقتضی.

به دنبال اهداف و اصولی که سازمان برای خود تعریف کرد نقطه اوج و محقق گردیدن آرمانهای کشورهای حامی جهانی سازی و جهانی شدن اقتصاد را میتوان در سازمان جهانی بازرگانی جستجو کرد.که در نهایت بر این اهداف این مجموعه میتوان جنبه های مثبت و منفی زیادی را برشمرد.

فواید سیستم تجاری سازمان تجارت جهانی:

1-      برقراری صلح

2-     حل اختلاف تجاری

3-   تنظیم مقررات

4-   کاهش هزینه های زندگی

5-   حق انتخاب

6-    افزایش در آمدها

7-   رشد واشتغال

8-   بهره وری

9-    چانه زنی سیاسی و مخالفت با گروه های فشار

10-  دولت خوب

 

اکنون باید دید بعد از پنجاه سال فعالیت گات و سازمان تجارت جهانی این سازمان بزرگ تا چه حد توانسته در این راستا به موفقیت برسد  وآیا این سازمان کارایی لازم و مورد قبول را داشته یا خیر؟

WTOکمتر از هر مجموعه دیگری به فریادهای سازمانهای حقوق بشر گوش داده است.این سازمان گرچه یکی از عمده ترین فعالیتهای خود را در ایجاد و تثبیت استانداردهای جهنی معرفی کرده است لکن همواره با ایجاد یک نوع رقابت غیر عادلانه در شکستن ایت استانداردها پیش قدم بوده است.استانداردهای این سازمان همواره بیشترین فشار را به گروههای کم درامد جوامع و دولتهای کمتر توسعه یافته تحمیل کرده و تنها به خصوصی سازی ارج مینهد آن هم بدون اخلاقیات و رعایت اقشار کم درآمد.

علاوه بر آن آنطور که شاهد هستیم اقتصاد جهانی رو  به انشعاب گذاشته است.تشکیل گروهایی همچون منطقه یورو  ا.سه.آن منطقه نفتا (تجارت آزاد آمریکای شمالی)در همین راستاست . در حال حاضر هر گروه اقتصادی تلاش گسترده ای را آغاز کرده است تا در منطقه ای که فعالیت میکند موقعیت خود را به تثبیت برساند . با این اوصاف نقش خود را در اقتصاد آینده پررنگ تر نماید.در حالت کلی اقتصاد جهانی امروز با سه مشکل عمده روبروست .اول:انشعاب و دسته بندی مناطق اقتصادی.دوم:پاسخ ندادن نقشه هایی کهWTOطراحی کرده بود و ایجاد یک نوع خشم در کشورهای جنوب مقابل کشورهای توسعه یافته .و سوم:ایجاد قراردادهای متعدد دو جانبه توسط آمریکا .

امروزه اما با توجه به وضعیت فعلی این نهاد ، بسیاری این پرسش ها را مطرح می کنند که آیا وجود سازمان تجارت جهانی اصولا کارایی دارد ؟ به خصوص اینکه این نهاد از سال 1994 تا کنون تصمیم مهمی نگرفته و تنها به مجری تبدیل شده و حتی بسیاری در آمریکا و اروپا این سازمان را به عدم ثبات و از بین بردن مشاغل نیز متهم می کنند . با این حال شعار تبادل آزاد اقتصادی که این سازمان در تلاش برای گسترش آنست، سبب رشد اقتصاد های نو ظهور و کاهش فقر در بسیاری از کشورها شده است و به رغم همه ضعفهایی که این سازمان دارد ف هنوز بسیار کشورهایی که تمایل الحاق به آن را دارند. روسیه به عنوان صد و پنجاه و ششمین عضو در اوت 2012 به این سازمان پیوست و هنوز کشورهایی دیگر در نوبت هستند.

هر چند بیلان کارWTO  چندان با آرمانهای بلند بین المللی سازگار نیست لکن شکست و ضعف ان نیز تجربه خوشایندی نخواهد داشت. این سازمان بارها در مغایرت با دموکراسی ، محیط زیست و حقوق بشر اقدام کرده است ولی خلا ان می تواند مشکلات فراوانتری نیز به بار آورد.تاریخ نشان داده است که معمولا در پس هر دوره رشد و شکوفایی اقتصادی همیشه زمینه های رکود نیز فراهم میشود. هر چند در دهه های اخیر اصول تجارت آزاد بین المللی به قدرت پیشرفت کرده بود لکن آنچه در دهه اخیر دیده می شود بروز برخی کشمکش ها بین قدرت های اقتصادی برتر جهان است. قدرت هایی همچون آمریکا، ژاپن،چین، اروپا همواره در برابر هم صف آرایی میکنند و مشکلات خود را با کشمکش های اقتصادی بروز می دهند. هم اکنون قدرت های اقتصادی دست به یک سری اقدامات حمایتگرایانه از تجار داخلی زده و نشان داده اند که چندان به اصول تجارت آزاد مومن نیستند.

در اینکه مفاهیم اصول سازمان تجارت جهانی مقصد هستند شکی نیست اما برخی از آنها به نظر در حد ارزشهای اخلاقی نمود یافته اند و تحقق آنها در یک پرتوریا یا جامعه آرمانی ممکن است و در عرصه تجارت که هر کشور به دنبال منافع خود و رقابت ها منصفانه به نظر نمی رسد و تنها این مصالح تجاری نفع بیشتر و قدرت بیشتر است که دنبال می شود و در حد شعار باقی مانده و به نظر می رشد آرمانهای این سازمان بیشتر در قلمروهایی که اهداف یکسان دارند مثل جوامع کشورهای اروپایی قابل اعمال باشد نه همه کشورها با سیاست ،فرهنگ،اهداف،آمال،ادیان و میزان توسعه یافتگی مختلف و بالفرض هم ملحق شوند با واقعیت هایی که سازمان دنبال میکند هم خوانی ندارد.

آیا سازمان تجارت در شکل جدیدی از استعمار و امپریالیسم قالب یافته است ؟

برخی صاحبنظران تعتقاد دارند که اینگونه است چرا که با نفوذی کشورهای توسعه یافته و شرکتهای چند ملی شان بر کشورها دارند و با اعمال سیاست های اقتصادی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه،مداخله و پیش شرط الحاق را پذیرش تعهداتی فراتر از امتیازات تعیین میکند که به نوعی به نظر می رسد استعمار غیر مستقیم است و در رابطه امپریالیسم یا همان سرمایه داری که به نظر هدف سازمان است، چرا که همه چند حول محور سود و نفع بیشتر و مصالح تجاری می چرخند و این بزرگیان اقتصادی هستند که در پشت پرده سود می برند و کشورهای در حال توسعه و فقیر چون توان رقابت ندارند و بیشتر مصرف گرا هستند تا تولید کننده عامل افزایش ثروت آنها خواهد شد و این سرمایه داران هستند که با قبض بازار تولیدات و انحصار گرایی کشورهای در حال توسعه را به علت نداشتن توان ثابت به سمت مصرف گرایی ترغیب می کند و تظاهرات و عدم تمایل فرد بی علت نیست چرا که آنها با تمام وجود طعم مزایا و مضرات را چشیده اند.

آیا سازمان تجارت فقر را گسترش میدهد چگونه ؟

هدف سازمان از الحاق این است که هر کشور به نوع خود با کشف مدیریت نسبی خود به نوعی در تقسیم کار سهیم باشد اینکه برخی کشورها فقیر قادر به تولید نیستند و یا اگر هم باشند قدرت عرض اندام در برابر سرمایه داران بزرگ را ندارند چه میشود ؟ آیا آن سرمایه دران بزرگ حاضرند به خاطر اصل مزیت نسبی و تحقق تقسیم کار اجتماعی نمی تواند از یک کحصول دست بکشد و محصول بی کیفیت یک کشور فقیر را وارد کنند ؟

در امر تجارت که اصل شایسته سالاری حاکم است آنها آیا توان رقابت دارند یا همواره شاهد غارت منابع و نیروهای کارشان توسط شرکتهای چند ملیتی خواهند بود ؟

موافقان به کشورهایی مثل چین و هند استناد می کنند که بعد از اعمال آزاد سازی تجاری توسعه یافته اند اما از این امر غافل مانده اند که شاید این روش نسبت به تمام کشورها جواب ندهد.در ضمن با هجوم شرکتهای چند ملیتی و. صنایع توسعه یافته و انحصار و ورشکستگی کارخانجات  و بنگاههای اقتصادی و بیکاری و پرداخت دستمزد کم کارگران مواجهیم. با آزاد سازی سرمایه گذاران خارجی با سرعت هرچه تمام تر در حالی که کشور میزبان توان سرمایه گذاری روی منابع طبیعی را ندارند دست به غارت و در نهایت موجب فقیر تر شدن کشور میزبان خواهند شد.

انتقاد ها

مقاله اصل : انتقاد از سازمان تجارت جهانی

به عقیده مخالفان برنامه های سازمان تجارت جهانی این سازمان تریبونی است که از طریق آن کشورها می توانند خواستهای شرکت های خود را به کرسی بنشانند.هیچ کشوری به اندازه آمریکا در استفاده از سازمان تجارت جهانی برای گشودن بازارهای خارجی و دفاع از صنایع داخلی اش فعال نبوده است.این سازمان بدون توجه به حقوق کارگران و حقظ محیط زیست، از قدرت خود برای وا داشتن کشورها (از جمله آمریکا) به فسخ سایر موافقت نامه ها و لغو قوانین ملی(از همه معروف تر لغو قانون مربوط به حمایت از لاکپشت های دریایی در خطر انقراض) به عنوان بخشی از مسئولیتش استفاده می کند ، با این استدلال که چنین محدودیت هایی موانعی در مقابل تجارت جهانی هستند. چنین مواضعی است که سازمان تجارت جهانی را نزد طرفداران محیط زیست و فعالان حقوق کارگری نا محبوب کرده است.

شرکتهای فرا ملیتی و نهاد های مال یطرفهای عمده ذی نفع از قوانین و ساز و کارهای اجرایی هستند که نهاد های مالی جهانی را رواج می دهند، گرچه این سیاست هایی آشکارتر و سازمان یافته تر شده است.

اما با توجه به تمامی انتقاد ها و مشکلاتی که دلایل رسیدن اهداف و آرمانهای سازمان وجود دارد نا عادلانه به نظر می رسد که کارایی سازمان را نادیده بگیریم و در کنار تمامی این انتقاد ها سو برداشتهایی نیز از سیاست های سازمان وجود دارد که می توان گفت این سو برداشت ها در حد تئوری های نا کارآمد است که ارکان مختلف سازمان بر آنها حسن نظارت دارند و از به وقوع پیوستن انها تا حدی زیادی جلوگیری می کند که این سوئ برداشتها شامل :

1-      این سازمان برداشتهای خود را دیکته می کند.

2-     سازمان تجارت جهانی یعنی تجارت آزاد به هر قیمتی

3-   در این سازمان منافع بازرگانی بر توسعه اولویت دارد

4-   در سازمان مذکور منافع بازرگانی بر سلامت و امنیت اولویت دارد

5-   سازمان تجارت جهانی مشاغل را از بین می برد و فقر را توسعه می دهد

6-    کشورهای کوچک در سازمان تجارت جهانی فاقد قدرت هستند

7-   ابزاری است در دست گروههای فشار قدرت

8-   در سازمان یاد شده منافع بازرگانی بر محیط زیست اولویت دارد

9-    کشورهای ضعیف به زور مجبور به الحاق به سازمان تجارت جهانی هستند

10-  زمان تجارت جهانی غیر دموکراتیک است

در آخر در یک جمع بندی کلی می توان اینگونه نتیجه گرفت که سازمان در ابتدا با هدف یکسان سازی تجاری و ایجاد بازار باز پا به عرصه وجود گذاشت و در این راه اهداف ، سایست ها و اصولی عملی را تعریف کرد اما انچه مانع از انجام انها به طور کامل می شود کشورهای توسعه یافته و پیشرفته اقتصادی هستند که تنها با هدف نفع شخصی اقتصادی و ایجاد بازارهای یکطرفه برای خود با این سازمان همکاری می کنند و عدالت اقتصادی و تجاری رعایت نمی کنند.

گردآوری:حدیثه صادقی.ملیحه خسروجردی.مرضیه قنبری.الهه رضایی

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 7 دی 1392برچسب:,ساعت 11:43 توسط حدیثه صادقی،فاطمه پور حسینی| |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com